مجتبی محمدی[1]
بوشهر در عصر قاجار علاوه بر اهمیتی که از بابت بازرگانی و تجارت داشت از نظر مذهبی نیز به محلی برای فعالیت فرقههای مذهبیِ مسیحی و یهودی و سایر مذاهب تبدیل شده بود. سوال آنجاست که این اهمیت برای چه بوده است که بوشهر را به بندری مهم برای حضور و فعالیت این گروههای مذهبی مبدل کرده بود؟ در وهله نخست برای پاسخ به این سوال میبایست کمی به عقب بازگردیم. یکی از عوامل مهمی که پس از حکومت صفویه بر روند مهاجرت مسیحیان به بندر بوشهر تأثیر داشت، توجه نادرشاه به خلیجفارس و بندر بوشهر در راستای تجهیز و تأسیس ناوگان دریایی به مرکزیت بوشهر و نامگذاری آن به بندر نادریه بود.
بوشهر در این زمان بنا به دلایلی چند از جمله اهمیت خلیجفارس و علنی شدن ضعف ایران در امر تشکیل و انسجامبخشی به ناوگان دریایی قدرتمند خلیجفارس اعتباری مضاعف یافت. اگرچه در این برهه نیز در برخی از سالیان بندر تجاری بوشهر به مانند سایر ولایات درگیر نزاع های قبیلهای و تمامیتخواهیِ حاکمان و والیان وقت بود اما عوامل چندی ازجمله حضور و نفوذ قدرتی چون انگلستان در بوشهر که از طریق این بندر استراتژیک معابر ورودی و خروجی در کرانههای شمالی و جنوبی خلیج فارس را به مدت یکصدسال کنترل میکرد در کنار عوامل دیگری چون وجود جامعه پویای تجاری و بازرگانی و فعالیت اقلیتهای مذهبی چون عیسویان (ارامنه)، یهودیان و زرتشتیان که در اغلب اوقات تعامل مسالمتآمیزی با اکثریت جمعیت غالب بندر بوشهر یعنی شیعیان و اهل تسنن داشتند جامعه آرمانیِ خالی از تعصبی بهوجود آورده بود.
جامعهای که حضور و فعالیت کنیسهها و کلیساها در کنار ندای اذان مسلمانان از هر دو مذهب در محلات قدیمی بوشهر بر اهمیت این بندر میافزود و بر ترکیب جمعیتی این بندر هر چند ناهمگون مهر تأیید میزد. مسیحیان و یهودیان دو گروه از مهمترین اقلیتهای دینی بودند که در بندر بوشهر در دوران قاجار حضوری فعال داشتند. حضور و نفوذ مسیحیت در بوشهر به سالهای پس از سقوط صفویه در ایران باز میگردد. سالهایی که ایران زمین درگیر یک کابوس اجتماعی به مراتب بنیانکن شده بود.
بهدنبال بحران بهوجودآمده در ایران و پایتخت صفویان، اصفهان، بخش قابل توجهی از ارامنه که بیشترین جمعیت مسیحی جلفای اصفهان را تشکیل میدادند بهدنبال ظلم و اجحافات صورتگرفته از سوی افاغنه به رهبری محمود افغان که همراه با قتل و کشتار و به اسارت گرفتن زنان و دخترانشان بود بخش قابل توجهی از این ارامنه در نواحی جنوبی ایران از جمله جزیره خارک و بندر بوشهر سکونت اختیار کردند.
یکی از عوامل مهمی که پس از حکومت صفویه بر روند مهاجرت مسیحیان به بندر بوشهر افزود، توجه نادرشاه به خلیجفارس و بندر بوشهر در راستای تجهیز و تأسیس ناوگان دریایی به مرکزیت بوشهر و نامگذاری آن به بندر نادریه بود. ثبات اقتصادی ایجاد شده در دوران افشاریه و پس از آن دوران زندیه موجب مهاجرت عده زیادی از مسیحیان به بوشهر شد. در دوران افول افشاریه و پس از آن حاکمیت سلسله زندیه بر ایران به جرأت میتوان هلندیها راک ه با ایجاد کمپانی هند شرقی هلند قدرت چشمگیری در خلیجفارس به هم رسانده بودند عامل مهم ترویج مسیحیت در جنوب ایران دانست.
سیاستهای اقتصادی و مذهبی هلندیها در این منطقه به وسیله تاجر سرشناسی به نام «بارون نایپ هاوزن» هدایت میشد. نایپ هاوزن پس از دراختیار گرفتن جزیره خارک و بندر ریگ دست به اعمال سیاستهای دولت متبوع خویش در این جزایر زد که یکی از اقدامات وی ایجاد کُلُنیهای مذهبی و تأسیس کلیسا و ترویج مسیحیت در جزیره خارک بود. با اقدامات نایپ هاوزن قلعه موسلستاین که توسط هلندیها در این جزیره تأسیس شده بود به مکان مناسبی برای فعالیتهای اقتصادی و تجاری مسیحیان تبدیل شد. در دوران زندیه ودر جغرافیای سیاسی ـ اجتماعی خلیج فارس سه مکان عمدهای که بیشترین نقش و رقابت را در راستای جذب مهاجران مسیحیِ عمدتا کارملیت برعهده داشتند بندر بوشهر، جزیره خارگ و بندر بصره در عراق بودند.
در قرن هجدهم و نوزدهم، همزمان با تحکیم موقعیت انگلیس در ایران و خلیجفارس این قدرت جهانی نقشی به مراتب مهم در تثبیت، رونق و ترویج آیین مسیحیت در خلیجفارس و بوشهر برعهده گرفت. بند هشتم قرارداد معروف پرایس ـ سعدون (1763م /1176 هـ .ق) که بر آزادی مذهبی در این دوران تأکید میکرد خود گویای این سیاست است که بر روند افزایش جمعیت و آزادی عمل آنان در دوران قاجار نیز افزود. آمدورفت میسیونرهای مذهبی به بوشهر در این دوران که تحت لوای مذهب ولی در پی اهداف و اغراض سیاسی دولت متبوع خویش بودند در کنار سایر اقلیتهای مذهبی چون یهودیان وزرتشتیان چهرهای خاص و ویژه به بندر بوشهر داده بودند.
از میان مسیحیان، ارامنه بهواسطه آشنایی با قوانین تجارت بینالمللی و همچنین آشنایی با وضعیت اقتصادی بوشهر و خلیجفارس نقش پررنگی را در شکوفایی اقتصاد بوشهر برعهده داشتند. از مهمترین کلیساهای مسیحیان در بوشهر که اغلب توسط ارامنه تاسیس شده بود، میتوان به کلیساهایی چون کلیسای کارملیتها در محله کوتی (1744م/ 1157هـ .ق ) کلیسای هوانس یا یوحنا در محله شنبدی (1722م/ 1186 هـ.ق)، کلیسای گریگوری در محله شنبدی (1820م/ 1235 هـ .ق) که توسط خانواده آوانِسیان تاسیس شد و کلیسای ظهور در محله کوتی (1911 م/ 1330 هـ. ق) در کنار نایبکنسولگری انگلیس که بهمنظور استفاده کارمندان و افسران انگلیسی پیرو آیین انگلیکان تاسیس شد.
از چهرههای مهم ارمنی و مسیحی ساکن در بوشهر میتوان به شخصیتهای مهم و تأثیرگذاری چون تیگران ملکم، لیو ملکم، موسسخان ارمنی، مگردیچ گلزار و میرزایانسخان ارمنی اشاره کرد که اکثرا از طبقه تجار و بازرگان بودند و برخی از آنان به مانند میرزاموسسخان ارمنی دوستدار و مشوق فرهنگ در بوشهر بود. از دیگر اقلیتهای مذهبیِ بوشهر در دوران قاجار یهودیان بودند. تاریخ مهاجرت یهودیان به بوشهر و سکونت آنان در این بندر بهصورت دقیق مشخص نیست. اما به احتمال فراوان میتوان این حضور را همزمان با تأسیس بوشهر جدید در دوران نادرشاه افشار و پس از وی در زمان کریمخان زند دانست که نگاه ویژهای به بوشهر، بهویژه امر بازرگانی و تجارت داشتند دانست. سِر دنیس رایت، سفیر انگلیس در ایران که به بوشهر نیز سفر کرده بود به نقل از یک آلمانی، جمعیت یهودیانِ ساکن در بوشهر را هفتاد خانوار گزارش میکند. علاوه بر این، برخی از منابع تاریخی چون دلیلالخلیج، جمعیت یهودیان ساکن بوشهر را در فاصله سالهای 1325 ـ1300 هـ . ق چیزی در حدود ششصدنفر برآورد میکند. همزمان با رونق و شکوفایی بندر بوشهر در دوران قاجار و بهواسطه اهمیت، نقش و جایگاه تجارت در رونق این بندر تجاری عوامل چندی به مانند اهمیت یافتن بوشهر به عنوان یک بندر راهبردی و ترانزیتی در معادلات اقتصادی و سیاسی دول قدرتمندی چون انگلیس و همچنین حضور و فعالیت کمپانیهای تجاری مطرحی چون گری پال، زیگلر و شرکاء در کنار سایر عواملی چون استقرار و فعالیت یازده کنسولگری دول اروپایی در بندر بوشهر که زمینه رفتوآمد شخصیتهای صاحبنام سیاسی و مذهبی را به این بندر فراهم کرده بود، خود عاملی شد که یهودیان نیز به این بندر کوچ کرده و یهودیان که از روزگار کهن به تجارت و بازرگانی شهرت داشتند نقش مهمی را در تجارت بوشهر برعهده گیرند. نمونه بارز آن شرکت تجاری داوود ساسونِ یهودی است که حاجمحمد طالبی معروف به رئیسالتجار، نماینده وی در بوشهر بود. بیشترین سکونت یهودیان در محله بهبهانی معروف به محله کلیمیها بود. با بررسیهای انجامشده به طور مستند گزارشی از تقابل یا تضاد مردمان بوشهر با یهودیان در دوران قاجار مشاهده نشده است. تنها گزارشی که باقی مانده است مربوط به حاکم فارس فضلعلیخان قوامالمک است که یهودیان را ملزم به تغییر پوشش خود کرده است. آنگونه که از گزارشات اسناد کارگزاری انگلستان در بوشهر بر میآید این کنسولگری در امر تجارت حامی تجار یهودی بود و از آنان حمایت میکرده است. در یک جمع بندی کلی می توان حضور اقلیتهای مذهبی در بوشهر را نشأتیافته از عوامل مهمی چون سیاست حکام وقت در تبدیل شدن بندر بوشهر به عنوان بندری تجاری و راهبردی و همچنین اهمیت یافتن بوشهر و خلیج فارس در نگاه قدرتهایی چون بریتانیا دانست که با اعمال سیاستهای خاص خود در این بندر و با تحت فشار قرار دادن حکومت مرکزی به سایر خواستههای خود اعم از سیاسی، اقتصادی و مذهبی دست مییافتند. افزون بر این دلایل میتوان سیاستهای مذهبی قدرتهای مسیحی فعال در بوشهر را در راستای اهداف سیاسی و اقتصادی آنان نیز تعریف کرد چرا که عمدتا مبلغان مذهبی نیز سیاستی همراستا با سیاست سیاستمداران دول متبوع خویش در پیش می گرفتهاند و تا حدود زیادی دنبالهرو سیاستهای آنان بودهاند. با این حال، مردم بوشهر، همیشه با این اقلیتها با تساهل و تسامح رفتار کردهاند و کمتر گزارشی مبنی بر اختلاف وجود دارد که نشان از بلندنظریِ مردم این سامان دارد.
[1] . کارشناس اداره کل میراث فرهنگی استان بوشهر