داود ارسونی

8.8

شبیه گالری‌های تهران احوالات نگارخانه‌های شهرستانی

در یکم بهمن ۱۳۴۲ مجله‌ی «بورس» در شماره‌ی شش خود ترجمه‌ی مقاله‌ای را در باب مدح خرید آثار نقاشی منتشر کرد که در بخشی از آن آمده بود : «در شهرستانها و پاریس‌ گالری‌های‌ متعددی وجود دارد ولی انسان‌چرا مستقیما از خود نقاش خرید نکند؟ امروزه قیمت هیچ‌چیز‌ نه‌ اشیا‌،نه املاک و نه مـنازل بـه‌هیچ‌وجه مثل قیمت تابلوهای نقاشی ترقی نکرده است.» این مقاله خیلی خوانده و جدی گرفته نشد . چون در ایران فقط ۳ گالری وجود داشت ، دو عدد در تهران و یکی نه چندان جدی در شهرستان . اما ۵۰ سال بعد در دهه ۹۰ تعداد گالری‌های تهران به بیش از ۲۰۰ و شهرستان به  ۳۰۰ گالری افزایش یافت. آیا این بار توجه به تاکیدات مقاله روبر کریساک توانست موجب رشد کمی نگارخانه‌ها شود؟ در اینجا نگاهی می‌اندازیم به کارزار گالری‌های تهران و شهرستان، میان پایتخت و ولایات.

کافه و کافه نشینی به روایت آنگاه به روایت آرش تنهایی به مناسبت چاپ سوم شماره ۱ ویژه "کافه و کافه نشینی"

شماره اول آنگاه برای سومین بار چاپ شد! باورتان می شود ؟ آنگاه شماره یک ، کافه و کافه نشینی به چاپ سوم رسید خوشحالیم اولین شماره ی آنگاه به چاپ سوم رسید ، اگر این شماره را ندارید می توانید پنجشنبه مهمان دفتر آنگاه باشید چایی با ما  بنوشید و گپی ه... ادامه ...

شماره هفتم. آنگاه منتشر شد خیام ، شاعر اکنون

آنگاه هفتم با موضوع خيام‌شاعر اكنون منتشر شد. این شماره به عمر خيام،فيلسوف،رياضی‌دان، ستاره‌شناس وشاعر ایرانی اختصاص دارد. آرش تنهایی،در سرمقاله این شماره نوشته :«جامعه‌ی ناامید جامعه‌ی محکوم به زوال است؛ جامعه‌ای که در آن رشدیه‌ها و بهمن‌بیگی‌ها معلمی نمی‌کنند؛ آدمیت‌ها و یارشاطرها نمی‌نویسند؛ باکری‌ها و دوران‌ها از مرزهایش دفاع نمی‌کنند؛ کیارستمی‌ها و فرهادی‌ها برایش افتخار نمی‌‌آفرینند؛ جامعه‌ی ناامید جامعه‌ی محتضر است؛بیماری که فقط مرگ خود را انتظار می‌کشد. ما امیدواران کم‌شماریم. ابزار و امکاناتی نداریم جز دست‌ها وقلم‌هایمان. ما بی آنکه کاره‌ای باشیم، خودمان را مقصر وضع موجود می‌دانیم؛ مایی که نتوانستیم با کلماتمان امیدبکاریم. کاش می‌شد گفت:«یگانه راهی که برایمان مانده امیدوار جنگیدن است.»

شماره ششم آنگاه منتشر شد شیراز ؛ شهر گفت‌وگو

شماره ششم مجله «آنگاه» با موضوع شیراز؛ شهر گفت‌وگو منتشر شد. شماره ششم مجله «آنگاه» به شهر شیراز ، شهر حافظ و سعدی و ملک سلیمان اختصاص دارد. علی امیر ریاحی، در سرمقاله این شماره نوشته: «این دوگانه‌ی پیچیده‌ی شهر و مردم، که شباهت زیادی دارد به دوگانه‌ی فرم و محتوا، مجال محیایی‌ست برای کَندن و کاویدن؛ این‌که حدودا مرز میان شهر و ساکنش کجاها تمام و کجاها آغاز می‌شود، این‌که چطور و چقدر و کجاها به هم عطر و طعم و رنگ می‌دهند.همین وسوسه‌ها بود، لابد، که آنگاهیان را به فکر انداخت کرانه‌ی کنجکاوی‌هاشان را تا حریم یک شهر ببرند و چنین کندوکاوی را موضوع پرونده کنند.

گزارش تصویری بساط نوروزی آنگاه در خیابان انقلاب اولین دستفروشی مجله در خیابان انقلاب

-آنگاه از ابتدا قرار بود برای مردم باشد ، بدون ادعا برای دسته و گروه و منش خاص . پس باید درمیان مردم هم بود ،همانطور که تاکنون بوده است . استقبال خوب مردم و نایاب شدن شمارگان مجله نشان از همدلی همراهان آنگاه دارد . آنگاه قرار است همه جا باشد و امروز ... ادامه ...